- سلطان سالم (سُ لِ)
ابومحمد سالم بن ادریس بن احمد بن محمد الحبوضی صاحب ظفار وی از آخرین پادشاهان حبوضی است پس از وی ملک به خاندان آل علی بن رسول غسانی منتقل شده است. وی بسال 678 درگذشته است. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 354)
معنی سلطان سالم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سلطان سلطان هاشم، از حکام تنکابن. وی در سال 910هجری قمری بعد از کار کیا میرسیّد به حکومت تنکابن رسید. هاشم بر ضد برادر خود سلطان حسن که حکومت ’بیه پیش’ را غصب کرده بود شورید، ولی شکست یافت و میرحسین بن کارکیا یحیی کیا جانشین او شد. در سال 912 هجری قمری هاشم کوشش کرد که دوباره حکومت تنکابن را به دست آورد. ولی باز شکست خورد و اسیر شد و به دست وزیر سلطان احمدخان بیه پیش به قتل رسید. سلطان حمزه پسر سلطان هاشم که در تنکابن میزیست در سال 984 هجری قمری به دست مردم بیه پیش کشته شد و پسر حمزه یعنی کارکیا علی نیز در ضمن شورشی که به سال 1002 هجری قمری در تنکابن اتفاق افتاد مقتول گشت. (ترجمه سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو ص 191)
(سُ سَ)
لغت نامه دهخدا
از پادشاهان عثمانی که از 1512 تا 1520 میلادی سلطنت کرده، و مدت سلطنت وی 8 سال و 8 ماه و 8 روز بوده است. وی در سال 926 هجری قمری و 1520 میلادی درگذشت و جانشین وی سلطان سلیمان شد. رجوع به تاریخ ادبیات ادوارد براون ترجمه رشید یاسمی شود
